-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:42073 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:22

شهامت ابوذر در بيان حقايق چگونه بود؟
ابوذر صريح اللهجه و با شهامت بود و هرگز حقيقت را كتمان نميكرد و در بيان حق، محافظه كاري نمينمود. او گرچه روحاً يك فرد مبارز و با شهامت بود، ولي سخنان و دستورات پيامبر اسلام (ص) او را مبارزتر و با شهامتتر ساخته بود. او از پيامبر اسلام (ص) دستورات هفتگانهاي نقل ميكند كه بيشك همين دستورها در پرورش شهامت و روح مبارزه با فساد، در او، نقش موثري داشته است! او ميگويد: پيامبر (ص) هفت چيز را به من توصيه كرد:
1ـ مستمندان را دوست بدارم و از آنان فاصله نگيرم.
2ـ در زندگي به افراد پائينتر از خود نگاه كنم نه به بالاتر از خود.
3ـ هرگز از كسي حاجتي نخواهم.
4ـ پيوند خويشاوندي را نگسلم و به خويشان خود نيكي كنم و لو آنكه آنان رابطه خود را با من قطع كنند.
5ـ حق را بگويم اگر چه تلخ باشد.
6ـ در راه خدا از سرزنش و مخالفت اين و آن نترسم.
7ـ ذكر مقدس لاحول ولا قوة الا بالله را زياد بگويم. (طبقات ابن سعد / 229)
ابوذر در بيان حق و انتقاد از آلودگي و انحراف، از دوستان خود نيز چشم پوشي نميكرد، او وقتي كه بعضي از مسلمانان را مشاهده ميكرد كه پستهاي مهمي را اشغال نموده اموال فراواني از راه مشروع و نامشروع به دست آوردهاند، نميتوانست سكوت كند و هنگامي كه اين گونه افراد، نسبت به او اظهار دوستي ميكردند، آنها را از خود ميراند.
روزي «ابو موسي اشعري» ابوذر را ملاقات كرد، همينكه چشمش به ابوذر افتاد صدا زد: « آفرين بر برادرم»!
ابوذر او را از خود راند و گفت: «من برادر تو نيستم. وقتي برادر تو بودم كه هنوز والي و فرمانروا نشده بودي!».
او در برابر اظهار علاقة «ابو هريره» نيز عكس العمل مشابهي نشان داد. ( طبقات /4/230)
چنانكه اشاره كرديم، ابوذر هرگز در بيان حق و حقيقت محافظه كاري نميكرد، بلكه حق را بيپرده ميگفت. چنانكه در دوران خلافت عثمان مردي از او پرسيد: مأموران خليفه مقدار ماليات را افزايش دادهاند؛ آيا صحيح است كه همان مقدار از اموال آنان بدزديم؟.
ابوذر كه چنين راه را جوانمردانه نميدانست، گفت: اين راه درست نيست، چاره اين است كه به مبارزه بر خاسته از مال خود دفاع كنيد و بيش از حد معين نپردازيد!.
يكي از جوانان قريش كه گويا از ايادي خليفه بود، و در آنجا حضور داشت، شنيدن اين سخن سخت خشمگين شد و گفت: مگر خليفه تو را از دادن فتوي منع نكرده است؟!
ابوذر در حالي كه آثار خشم در سيمايش موج ميزد، با كمال شهامت پاسخ داد: بخدا سوگند! اگر شمشير را بر گردن من بگذارند و من بدانم ميتوانم سخني را كه از پيامبر (ص) شنيدهام، پيش از بريده شدن رگهايم، بگويم، ميگويم!، (حلية الاولياء /1/160)
شك نيست كه اين صراحت گفتار ابوذر در ذائقة عدهاي تلخ بود و براي او مشكلاتي ايجاد ميكرد ولي او كسي نبود كه بخاطر جلب دوستي اين و آن، از بيان حقايق، خودداري ورزد.
او هنگامي كه در «ربذه» به عنوان تبعيد بسر ميبرد، با اندوه و تأثر، از عواقب صراحت گفتار و مبارزة خود ياد نموده ميگفت:
«من بقدري امر به معروف و نهي از منكر نمودم كه دفاع از حق، دوستان را از اطراف من پراكنده نمود و دوستي براي من باقي نماند» (طبقات /4/236)

: آية الله جعفر سبحاني
شخصيتهاي اسلامي شيعه ج 1 ـ 2

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.